in the name of god

نگاهی به اوضاع جوانان درایران
جوان و جوانی مسئله بسیار مهم و سرنوشت ساز در سرگذشت و سرانجام یک مملکت , قشر , گروه و حزب ی بوده است. همه وهمه در تمام دنیا می کوشند تا جوان را مجذوب خود سازند چراکه موفقیت در گرو جوانان است.جوان پر انرژی , قوی , جسور و محکم و آگاه است. درست بر خلاف گذشته که انسان هر چه سنی از او می گشت داناییش فزونی می گشت اما اکنون به وضوح روشن است که دانایی جوانان چند برابر پیرمردان و پیرن است.

بر خلاف گفته ها کشور ایران یک کشور جوان نیست بلکه کشوری دارای جوان است , چراکه کشور جوان به کشوری گفته میشود که کارمندان دولتش و اداراتش جوان باشند که متاسفانه در ایران متوسط سنی در ادارات بالای ۳۵ سال است. جوانان ایران چالشهای بسیار زیادی را پشت سر گذاشته اند . نظیر دوران شاهنشاهی , پدیده های انقلاب اسلامی , ۸ سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خلاصه اینکه اینان جوان بوده اند و جوانی نکرده اند. اما جوانان نسل سومی مد نظر من است , جوانانی که گویا چالشهای بزرگتر و سنگینتری نسبت به پدرانشان را بدوش می کشند.

در ایران برای جوانان نسل سومی نه تنها امکانات و برنامه ریزی نشده است بلکه تعبیر غلطی نیز از جوان در بین مسولین بوجود آمده است. دلیل ذکر مسولین اینست که در ایران, شخص محوری وجود دارد , بهمین خاطر است که گناهان متوجه مسولین نیز میشود. وقتی صحبت از جوان و جوانی در ایران میشود , جالب است که ذهن همه بسمت تی شرت پوشی و موسیقی شنیدن و کوهنوردی کردن منحرف میشود مسولین و سران نظام فکر می کنند که اگر این مسائل رو انجام دهند و گهگداری ا دای جوانها را دربیارند نگاهی جامع به مقوله جوان کرده اند و هرگاه حرف از مشکلات جوانان بوجود می آید همه فکرشان می رود به سمت سه محور «کار , ازدواج , تفریح » درحالیکه همه اینها خواست جوانان هست و اینها خواست جوان نیست. مشکل جوان ازدواج یا شغل نیست. جوان آزادی می خواهد , جوان ارزش می خواهد و دخالت . در کشور ما متاسفانه بعضی مشاغل دائم العمری هستند ویا همیشه حداکثر مدت زمان آن شغل به یک نفر داده میشود . خوب این باعث تک محوری و کهنگی می شود که مطابق خواست جوان نیست . وقتی به جوان بعنوان نتیجه تهاجم فرهنگی نگاه میشود افسرده میشود نه زمانی که ازدواجش به تاخیر می افتد.

وقتی جوانی از خواستهایش در نظام محروم میشود و برخلاف قانون اساسی احزاب و افراد مورد علاقه اش از صحنه رانده میشوند ناراحت میشود. کاملا واضح است که جوان بدنبال تحول است به دنبال نو گرایی است و به دنبال زیبایی است وقتی شیک پوشی اش توسط برخی سنت گرایان افراطی که هیچ نمی فهمند محکوم میشود موجبات ناراحتی اش فراهم میشود. جوانان اروپایی آمدند و در انتخابات شرکت کردند و گفتند که آیا می خواهند عضو اتحادیه اروپا شودند یا خیر؟ طبق اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این حق جوان است که بیاید و خودش مشخص کند که آیا خواستار رابطه با آمریکا هست یا خیر؟ آیا ماهواره می خواهد یا خیر؟

آیا حجاب را می خواهد یا خیر ؟ واین وظیفه وزارت کشور است و برخلاف نظر برخی آقایان که همیشه شرع را مانند ابزار در دست راستشان دارند.اما اینها فقط یک طرف قضیه است. در اکثر شهرستانهای بزرگ و کوچک ایران جا و مکان تفریحی مناسب برای جوانان وجود ندارد , خیلی راحت دوباره تکرار می کنم که وجود ندارد اما تا دلتان بخواهد کافه های رنگارنگ با قلیانهای میوه ای موجود است. نمی دانم مسبب کیست اما آن خائن است به جامعه و جوانان . گناه بسیار بزرگ دیگر بر سر صدا و سیما یا به گفته خودمانی جوانان صدا و سیمان است. صدا و سیما با این راهکار بسیار غلط و بسته خود باعث افسردگی , انحراف , و فساد در جامعه شده است.

تلویزیونی که اکثر فیلمهایش تکراری و مربوط به حداقل ۲۰ سال پیش است و کاملا تک محور و جانب گراست چطور می تواند پاسخ گوی این قشر جوان و تحصیل کرده باشد . صدا و سیمایی که در اوایل انقلاب قرار بود توسط شورا اداره شود و از همه احزاب حضور داشته باشند حالا شده است صداوسیمای شخصی آقای …. .اینطور نمی شود ادعا کرد که به فکر جوانان هستیم. مگر چه فرقی بین جوانان ایران و اروپا هست؟ چرا باید جوانان مملکت ما از همه چیز حتی یک اردوی دانشگاهی محروم باشند اما جوانان خارج اینطور در رفاه و تفریح باشند . چرا سلیقه های اقتدارگرا و سنتگرا جوانان پاک را زیر رادیکالی با یک فرجه ای که هر لحظه به سمت بی نهایت میل می کند قرار داده است. چرا بهترین برنامه های تلویزیون ما پیامهای بازرگانی هست؟مملکتی که ۷۰۰۰۰۰۰۰ جمعیت دارد آیا برایش ۵ کانال کافی هست؟ افتتاح چند کانال تلویزیونی جهانی نمی تواند افتخار باشد چون حتی احزاب ضد حکومت ایران خود هر کدام چندین کانال ماهواره ای دارند اما کشور ایران با این همه ادعا و غیره چند کانال ماهواره ای بیشتر ندارد .

خلاصه که جوانان ما اکنون بدترین شرایط را تحمل می کنند و در بدترین وضعیت هستند. همین ترکیه ای که فقط چند سال پیش کشوری گرسنه و عقب مانده بود, به دید استحضا به جوانان ایرانی می نگرد.عدم وجود اعتماد به جوان ایرانی , همان جوان قدرتمند که شاه را ساقط کرد توسط عده ای سنت گرا و مقام پرست باعث شده است که همه چیز ما زیر سوال برود.

هر قشری و هر قومی که بر خلاف جهت جریان شنا کند رو به ضوال و نابودی است و این باید عبرتی باشد برای مسولان این مملکت. تک محوری و استبداد به روشهای دیگر نمی تواند جواب گو برای این مملکت باشد. مملکتی که قرار بود همه چیزش با شورا و حزب اداره شود الان نگاه می کنیم می بینییم نخیر شده است مملکتی شخصی.
خلاصه اگر صحنه برای جوانان باز نشود جوان صحنه را خود باز پس خواهد گرفت و این واقعیت است.

رویای جوان ” خانه ای روی آب
دغدغه داشتن یک چهار دیواری برای زندگی ، فکر و ذهن اغلب جوانان ایرانی را مغشوش ساخته و هر روز که می گذرد شرایط تهیه مسکن دشوارتر از روز گذشته می شود . این در حالی است که بیش از ۲۷ میلیون جوان به این باور رسیده اند که می بایست فکر خانه دار شدن را برای همیشه از سر بیرون کنند و تنها رویای شیرین آنها ” خانه ای روی آب ” باشد…

گرچه بیکاری و ازدواج همچنان در صدر مشکلات جوانان ایرانی قرار دارد اما عدم توانایی مالی در تهیه مسکن نیز یکی از مشکلات حال حاضر قشر جوان جامعه است که روز به روز حادتر می شود .گسترش مشکلات جوانان، به خصوص تهیه مسکن و بیکاری امروز، گویای این مسئله است که ظاهرا دولت و کسانی که از سوی دولتمردان عهده دار حل مشکلات جوانان برآمده اند چندان در اجرای وظایف خود در مقابل جوانان موفق نبوده و نتوانسته اند در جهت رضایت نسل جوان اقدام قابل توجهی طی این چند سال صورت دهند…اما سئوالی که سالها در ذهن جوانان بی پاسخ مانده ، این است که دولت و سازمان ملی جوانان به عنوان متولی اصلی در امور جوانان، چرا تاکنون به وعده ها و شعارهای چند ساله خود در خصوص ایجاد اشتغال، رفع کمبودهای فرهنگی، آموزش و تامین مسکن مناسب برای آنها عمل نکرده است .امروزه جوانان دیگر از وعده و وعید مسئولان به ستوه آمده اند ، آنها می خواهند بدانند آیا روزی می رسد که یک مورد از هزاران مشکلات پیش روی آنان حل شود و دیگر دغدغه ای از دوران نوجوانی برای داشتن یک چهار دیواری نداشته باشند .

به طور حتم داشتن مسکن مناسب برای زندگی حق جوان ایرانی است اما در این راه والدین و یا خود جوان بدون همیاری دولت نخواهد توانست به آروی دیریه خود نائل شود .بدرستی مشخص نیست کشوری که امکانات و منابع مالی مناسبی در اختیار دارد چرا برای رفع مشکلات جوانان که به تنهایی قادر به رفع مشکلات خود نیستند اقدامی انجام نمی دهد و این در حالی است که دائما در هر کجایی از مشکلات جوانان و توجه به این قشر صحبت می کنند .تورم در جامعه روز به روز افزایش پیدا می کند و از سوی دیگر جوانان نسبت به زندگی نا امید تر می شوند و به طورحتم با چنین وضعیتی جوانان هرگز به خواسته های به حق خود نخواهند رسید …در جامعه ما مسئولان دائما جوانان را برای جلوگیری از فحشاء و فساد به ازدواج و تشکیل خانواده سوق می دهند در حالی فکر این را نمی کنند که با چنین وضعیتی جوانان چگونه برای ازدواج پیش قدم شوند ،

دولتمردانی که هیچ فکر اساسی برای حل مشکلات و تامین حداقل های زندگی جوانان نمی کنند چگونه از جوانان انتظار دارند که علاوه بر خود فرد دیگری را با مشکلات خود همراه کند.با وجود مشکلات مالی و اقتصادی که اکثر خانواده ها با آن مواجه هستند والدین نیز نمی توانند در همیاری و کمک به فرزندان و جوانان خود چندان تاثیر گذار باشند و به طور حتم در این میان دولت و دولتمردان باید دست به کار شوند در غیر این صورت مشکلات همچنان پا بر جا خواهد ماند.جوانی که با حقوق ناچیزخود به سختی از پس هزینه های سنگین زندگی خود و همسرش بر می آید به طور حتم توانایی پرداخت ودیعه های سنگین چندین میلیونی و اجاره های بالای صد هزار تومانی امروز را نخواهد داشت…هر سال جشن مجمع خیرین مسکن ساز برگزار می شود،

عده ای دور هم جمع می شوند و هر کدام از اهدای زمین های چند هزار متری و چک های چند میلیون تومانی حرف می زنند اما بدرستی مشخص نیست که چرا با وجود چنین هدایایی حتی ذره ای از مشکلات تامین مسکن جوانان حل نمی شود در حالی که می توان با چنین متراژهایی اقدام به ساخت مسکن هایی با متراژهای کوچک نمود.مسئولان مجمع خیرین مسکن ساز عنوان می کنند زمانی پول های خیرین را می پذیریم که بتوانیم یک حرکت و برنامه ای جامع در ارتباط با مسکن جوانان انجام دهیم در غیر این صورت یا چنین پول هایی نمی توان کار چندان بزرگی انجام داد و همیاری دولت را می طلبد در حالی که با توجه به وضعیت حاد مسکن ساخت و خانه دار شدن یک جوان نیز به طور حتم غنیمت است و نباید در این خصوص سستی کنند و امید به دولت و مسئولان بست .مشکلات تهیه مسکن در حالی در کشور بیداد می کند که این امر با توجه به اینکه طی ۱۰ سال آینده با ۵/۵ میلیون تقاضای جدید برای مسکن مواجه خواهیم بود ، تشدید خواهد شد و این در حالی است که در صورت عدم برنامه ریزی مناسب و عدم ارائه راهکاری در این ارتباط از سوی دولت ، با افزایش سن ازدواج و به تبع آن افزایش آسیب های اجتماعی در سطح جامعه مواجه خواهیم شد.

فقر و بزهکاری
آمارها نشان می دهد در حال حاضر حدود ۳۷ درصد زندانیان را قشر جوان با میانگین سنی ۲۱ تا ۲۵ سال تشکیل می دهد ، شاید یکی از دلایل این امر شبح فقری است که بر خانوادهای ایرانی و بخصوص جوانان سایه افکنده است . امروزه بسیاری از جوانان به دلیل قرار گرفتن در چرخه فقر و بضاعت مالی خانواده ها مجبور ند برای تامین نیازهای اساسی خود دست به اعمال خلاف بزنند و تا زمانی که با چنین معضلی مواجه باشیم همچنان با تشدید ناهنجاری های اجتماعی نیز مواجه خواهیم بود .
آمارها همچنین نشان می دهد ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۶۷ میلیونی کشورمان زیر خط فقر زندگی می کنند و حدود یک میلیون نفر نیز دچار فقر شدید غذایی هستند در حالی که درصد بالایی از جمعیت کشور را قشر جوان تشکیل می دهد. این در حالی است که ۵۹ درصد جوانان شاغل عنوان کرده‌اند از درآمد شغلی خود راضی نیستند و ۷۷ درصد جوانان نیز معتقدند در صورت تلاش، امکان پیشرفت شغلی برای آنها وجود دارد.

 

افسردگی، سرخوردگی و …
یک جامعه شناس درباره مشکلات جوانان می افزاید : با وجود اینکه مشکلات و عوارض فقر تمامی افراد جامعه وهمه سنین را تحت تاثیر قرار می دهد اما در این میان جوانان به دلیل روحیات حساس تر و خواسته ها و آرزوهای بسیار ، بیشتر از سایر گروههای سنی از فقر رنج می برند. سرخوردگی می تواند مقدمه بزهکاری در جوانان شود، معتقد است : جوانان برای رسیدن به آرزوها و خواسته های خود در جامعه ای که سرمایه سالار شده خود را ناتوان می بینند و این امر باعث ایجاد عقده هایی در آنان خواهد شد و آنان را به اعمال خلاف تشویق می کند.امروزه خانواده ها با درآمدی پایین تر از ۲۰۰ هزار تومان قادر به برآورده کرده نیازها و خواسته های فرزندان خود نیستند و اکثر جوانان نسبت به این امر معترضند و این امر عاملی می شود که همیشه برای عدم رسین به خواسته های خود زجر بکشند.جوانی که در میان اطرافیان خود رفاه نسبی را مشاهده می کند باعث می شود حالت حسادتی در درون او ایجاد شود و حتی باعث بروز رفتارهایی از سوی آن می شود .اکثر جوانانی که مرتکب اعمال خلاف می شوند از فقر مالی شدید رنج می برند و عمده انگیزه آنان از اعمال خلاف کسب درآمد است .

گرچه جوانانی که دارای خانواده های با وضعیت مالی مناسبی هستند نیز گرایش بسیاری به مصرف مواد مخدر دارند، اما بررسی ها نشان می دهد درصد بسیاری از نوجوانان و جوانانی که به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند جزء افراد کم درآمد جامعه هستند .

وی فقر مادی را نیز در بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان موثر می داند و می گوید : اکثر جوانان از داشتن حداقل سرمایه برای تشکیل زندگی مشترک محروم هستند و همین امر باعث افزایش سن ازدواج در جوانان شده است.بسیاری از جوانان حتی به دلیل عدم توانایی مالی و فقر شدید قید تشکیل زندگی مشترک را برای همیشه می زنند و فکر ازدواج را از ذهن خود خارج می کنند . باید برنامه ریزی های جدی تری برای حمایت از این قشر انجام شود چراکه در صورت عدم تامین بسیاری از حداقل ها ، جوانان مجبور می شوند برای ادامه زندگی و رسیدن به خواسته های خود دست به هر کاری بزنند.یک روانشناس نیز در این خصوص یکی از پیامدهای فقر و مشکلات اقتصادی را ایجاد افسردگی در میان جوانان می داند و می گوید : در اکثر مواقع فقر و مشکلات اقتصادی نیز می تواند باعث اختلالات شدید در سیستم فکری، عصبی نوجوانان و جوانان شود .

فقر از زوایای مختلف به جوانان آسیب می رساند و می تواند یاس و سرخوردگی بسیاری را در قشر جوان ایجاد کند.بالارفتن سن ازدواج که مهمترین عاملش فقر مادی است باعث به وجود آمدن یکسری جرایم اجتماعی همچون آدم ربایی و تعرض به نوامیس مردم می شود .گرچه فقر مادی و فاصله طبقاتی باعث بروز مشکلات بسیاری برای نسل جوان کشور می شود اما شاید به جرات گفت که فقر مادی یکی از عوامل مهم در جرایم جوانان محسوب می شود که این امر در افزایش جرایم و هزاران مشکل دیگر در بین این نسل تاثیر گذار خواهد بود.

…اما جوانان و شعارهای رنگارنگ
حرف از جوانان که می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد شعارهای رنگارنگی است که مسئولان در این رابطه سر داده اند، شعارهایی که هیچ گاه به مرحله عمل نمی رسند. نگاهی به صفحه حوادث رومه ها حکایت از آن دارد فقر در بین جوانان باعث بروز اتفاقاتی ناگوار می شود جوانی که برای به دست آوردن پول دست به قتل می زند، سالهای جوانی اش را فقط برای به دست آوردن وسیله ای که او را به آرزوهایش می رساند هدر می دهد ، جوانی که برای امرار معاش خود با سختی مواجه است دیگر روحیه شادابی نخواهد داشت او هر روز و هر شب باید به مشکلاتش فکر کند و به شعارهایی که هیچ پایه و اساس عملی ندارند. مسوولان متولی امور جوانان آیا کارنامه درخشانی در زمینه حل مشکلات جوانان دارند ؟
جوانان و بیکاری
یکی از مشکلات طاقت فرسا دیگر این جامعه مشکل جوانان و بیکاری عنوان می شود.
این مشکل اثر سوئی بر روی پیشرفت جامعه و فرهنگ ان می گذارد زیرا در جامعه امروزی نهادینه شده است و متاسفانه به صورت یک امر عادی که هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی را به دنبال خود معطوف نمی کند به قول معروف دیگر جوانان سر شده اند. براستی چرا؟
چرا سعی و تلاشی برای بهبود این وضعیت در جامعه پیش نمی اید و فقط به شعار دادن بسنده می کنند؟ بیاییم سر خودمان گول نزنیم و برای خارج کردن این مشکل از هرم مشکلات میزه گرد های اساسی با عاملان و افراد مربوطه گفتگو شود و همچنین تاکید بر این موضوع مهم.

بیکاری تاثیر زیادی بر روی عواملی مثل فحشا و بزهکاری و غیره در جامعه میگذارد. کار کردن جوهر مرد است و وسیله ای برای امرار معاش است وقتی نباشد انسان به دنبال کارهایدیگر برای امرار معاش می رود که ممکن است خلاف قانون باشد.مثل ی و باج گیری و غیره.
شما هر روز شاهد حوادث بخش رومه هستید و این مشکل را می بینید و می خوانید. چرا؟

باید شرایط برای استخدام یک مقداری ساده تر ولی منطقی تر باشد. افرادی با کارائی و اثربخشی کامل و نه پارتی بازیبرای استخدام یک سری افراد بی تخصص و راحت طلب که شایستگی ندارند و فقط فکر حقوق بالای اخر ماه هستند.کار کردن عیب و عار نیست خانم ها هم می توانند کار کنند فقط باید شرایطی مطمئن برای انان ایفا شود و یک مقدار ظرفیت انسانی مان را اقزایش دهیم. دیدمان را عوض کنیم.باید کمی بیشتر فکر جوانان سالم و با انگیزه کشورمان باشیم این جوانان سرمایه های کشور هستند و نباید فقط موقع جنگ تحمیلی یا غیر تحمیلی به فکر انان باشیم ان هم فقط برای جنگیدن.بیکاری مشکل اساسی جوانان است و همچنین زیر شاخه مشکلات دیگری مثل ازدواج و امرار معاش و غیره . راستس با این قشر تحصیل کرده بیکار چه باید کرد؟

باید فکر این گروه هم باشیم و انقدر ارزش تحصیلات اینها و فرهنگ دانشگاهای کشور را زیر سوال نبریم.باید تجربه انان که سن کاریشان تمام شده و بازنشسته میشود را به جوانان منتقل کرد و نه به پارکهای دور و اطراف و باید به جوانان اطمینان کرد و نه اینکه از انان فرار کنیم و نیروی جوان را به استخدام در نیاوریم ان هم استخدام های سست و بی پایه الان مثل قراردای و دائمی و غیره.براستی چرا اقازادها چنین مشکلات جامعه را لمس نمی کنند؟ بیکاری باعث ضعیف شدن بنیه علمی کشور و ترک تحصیل و روی اوردن جوانان به کارهای ازاد و مسافرکشی وغیره. چرا؟باید سرمایه ملی را اشتغال زایی کرد و این درصد وحشتناک بیکاری را به خود اختصاص ندهیم.امروزه اولین مشکل فکری جوانان کار است.اینها درد دلی بود از یکی از مشکلات جامعه امروزی البته با راه حل هایی به طور خلاصه با امید حمایت های مردم و دولت برای حل این مشکل. هرگونه کپی ممنوع

    


in the name of god

نگاهی به اوضاع جوانان درایران
جوان و جوانی مسئله بسیار مهم و سرنوشت ساز در سرگذشت و سرانجام یک مملکت , قشر , گروه و حزب ی بوده است. همه وهمه در تمام دنیا می کوشند تا جوان را مجذوب خود سازند چراکه موفقیت در گرو جوانان است.جوان پر انرژی , قوی , جسور و محکم و آگاه است. درست بر خلاف گذشته که انسان هر چه سنی از او می گشت داناییش فزونی می گشت اما اکنون به وضوح روشن است که دانایی جوانان چند برابر پیرمردان و پیرن است.

بر خلاف گفته ها کشور ایران یک کشور جوان نیست بلکه کشوری دارای جوان است , چراکه کشور جوان به کشوری گفته میشود که کارمندان دولتش و اداراتش جوان باشند که متاسفانه در ایران متوسط سنی در ادارات بالای ۳۵ سال است. جوانان ایران چالشهای بسیار زیادی را پشت سر گذاشته اند . نظیر دوران شاهنشاهی , پدیده های انقلاب اسلامی , ۸ سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خلاصه اینکه اینان جوان بوده اند و جوانی نکرده اند. اما جوانان نسل سومی مد نظر من است , جوانانی که گویا چالشهای بزرگتر و سنگینتری نسبت به پدرانشان را بدوش می کشند.

در ایران برای جوانان نسل سومی نه تنها امکانات و برنامه ریزی نشده است بلکه تعبیر غلطی نیز از جوان در بین مسولین بوجود آمده است. دلیل ذکر مسولین اینست که در ایران, شخص محوری وجود دارد , بهمین خاطر است که گناهان متوجه مسولین نیز میشود. وقتی صحبت از جوان و جوانی در ایران میشود , جالب است که ذهن همه بسمت تی شرت پوشی و موسیقی شنیدن و کوهنوردی کردن منحرف میشود مسولین و سران نظام فکر می کنند که اگر این مسائل رو انجام دهند و گهگداری ا دای جوانها را دربیارند نگاهی جامع به مقوله جوان کرده اند و هرگاه حرف از مشکلات جوانان بوجود می آید همه فکرشان می رود به سمت سه محور «کار , ازدواج , تفریح » درحالیکه همه اینها خواست جوانان هست و اینها خواست جوان نیست. مشکل جوان ازدواج یا شغل نیست. جوان آزادی می خواهد , جوان ارزش می خواهد و دخالت . در کشور ما متاسفانه بعضی مشاغل دائم العمری هستند ویا همیشه حداکثر مدت زمان آن شغل به یک نفر داده میشود . خوب این باعث تک محوری و کهنگی می شود که مطابق خواست جوان نیست . وقتی به جوان بعنوان نتیجه تهاجم فرهنگی نگاه میشود افسرده میشود نه زمانی که ازدواجش به تاخیر می افتد.

وقتی جوانی از خواستهایش در نظام محروم میشود و برخلاف قانون اساسی احزاب و افراد مورد علاقه اش از صحنه رانده میشوند ناراحت میشود. کاملا واضح است که جوان بدنبال تحول است به دنبال نو گرایی است و به دنبال زیبایی است وقتی شیک پوشی اش توسط برخی سنت گرایان افراطی که هیچ نمی فهمند محکوم میشود موجبات ناراحتی اش فراهم میشود. جوانان اروپایی آمدند و در انتخابات شرکت کردند و گفتند که آیا می خواهند عضو اتحادیه اروپا شودند یا خیر؟ طبق اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این حق جوان است که بیاید و خودش مشخص کند که آیا خواستار رابطه با آمریکا هست یا خیر؟ آیا ماهواره می خواهد یا خیر؟

آیا حجاب را می خواهد یا خیر ؟ واین وظیفه وزارت کشور است و برخلاف نظر برخی آقایان که همیشه شرع را مانند ابزار در دست راستشان دارند.اما اینها فقط یک طرف قضیه است. در اکثر شهرستانهای بزرگ و کوچک ایران جا و مکان تفریحی مناسب برای جوانان وجود ندارد , خیلی راحت دوباره تکرار می کنم که وجود ندارد اما تا دلتان بخواهد کافه های رنگارنگ با قلیانهای میوه ای موجود است. نمی دانم مسبب کیست اما آن خائن است به جامعه و جوانان . گناه بسیار بزرگ دیگر بر سر صدا و سیما یا به گفته خودمانی جوانان صدا و سیمان است. صدا و سیما با این راهکار بسیار غلط و بسته خود باعث افسردگی , انحراف , و فساد در جامعه شده است.

تلویزیونی که اکثر فیلمهایش تکراری و مربوط به حداقل ۲۰ سال پیش است و کاملا تک محور و جانب گراست چطور می تواند پاسخ گوی این قشر جوان و تحصیل کرده باشد . صدا و سیمایی که در اوایل انقلاب قرار بود توسط شورا اداره شود و از همه احزاب حضور داشته باشند حالا شده است صداوسیمای شخصی آقای …. .اینطور نمی شود ادعا کرد که به فکر جوانان هستیم. مگر چه فرقی بین جوانان ایران و اروپا هست؟ چرا باید جوانان مملکت ما از همه چیز حتی یک اردوی دانشگاهی محروم باشند اما جوانان خارج اینطور در رفاه و تفریح باشند . چرا سلیقه های اقتدارگرا و سنتگرا جوانان پاک را زیر رادیکالی با یک فرجه ای که هر لحظه به سمت بی نهایت میل می کند قرار داده است. چرا بهترین برنامه های تلویزیون ما پیامهای بازرگانی هست؟مملکتی که ۷۰۰۰۰۰۰۰ جمعیت دارد آیا برایش ۵ کانال کافی هست؟ افتتاح چند کانال تلویزیونی جهانی نمی تواند افتخار باشد چون حتی احزاب ضد حکومت ایران خود هر کدام چندین کانال ماهواره ای دارند اما کشور ایران با این همه ادعا و غیره چند کانال ماهواره ای بیشتر ندارد .

خلاصه که جوانان ما اکنون بدترین شرایط را تحمل می کنند و در بدترین وضعیت هستند. همین ترکیه ای که فقط چند سال پیش کشوری گرسنه و عقب مانده بود, به دید استحضا به جوانان ایرانی می نگرد.عدم وجود اعتماد به جوان ایرانی , همان جوان قدرتمند که شاه را ساقط کرد توسط عده ای سنت گرا و مقام پرست باعث شده است که همه چیز ما زیر سوال برود.

هر قشری و هر قومی که بر خلاف جهت جریان شنا کند رو به ضوال و نابودی است و این باید عبرتی باشد برای مسولان این مملکت. تک محوری و استبداد به روشهای دیگر نمی تواند جواب گو برای این مملکت باشد. مملکتی که قرار بود همه چیزش با شورا و حزب اداره شود الان نگاه می کنیم می بینییم نخیر شده است مملکتی شخصی.
خلاصه اگر صحنه برای جوانان باز نشود جوان صحنه را خود باز پس خواهد گرفت و این واقعیت است.

رویای جوان ” خانه ای روی آب
دغدغه داشتن یک چهار دیواری برای زندگی ، فکر و ذهن اغلب جوانان ایرانی را مغشوش ساخته و هر روز که می گذرد شرایط تهیه مسکن دشوارتر از روز گذشته می شود . این در حالی است که بیش از ۲۷ میلیون جوان به این باور رسیده اند که می بایست فکر خانه دار شدن را برای همیشه از سر بیرون کنند و تنها رویای شیرین آنها ” خانه ای روی آب ” باشد…

گرچه بیکاری و ازدواج همچنان در صدر مشکلات جوانان ایرانی قرار دارد اما عدم توانایی مالی در تهیه مسکن نیز یکی از مشکلات حال حاضر قشر جوان جامعه است که روز به روز حادتر می شود .گسترش مشکلات جوانان، به خصوص تهیه مسکن و بیکاری امروز، گویای این مسئله است که ظاهرا دولت و کسانی که از سوی دولتمردان عهده دار حل مشکلات جوانان برآمده اند چندان در اجرای وظایف خود در مقابل جوانان موفق نبوده و نتوانسته اند در جهت رضایت نسل جوان اقدام قابل توجهی طی این چند سال صورت دهند…اما سئوالی که سالها در ذهن جوانان بی پاسخ مانده ، این است که دولت و سازمان ملی جوانان به عنوان متولی اصلی در امور جوانان، چرا تاکنون به وعده ها و شعارهای چند ساله خود در خصوص ایجاد اشتغال، رفع کمبودهای فرهنگی، آموزش و تامین مسکن مناسب برای آنها عمل نکرده است .امروزه جوانان دیگر از وعده و وعید مسئولان به ستوه آمده اند ، آنها می خواهند بدانند آیا روزی می رسد که یک مورد از هزاران مشکلات پیش روی آنان حل شود و دیگر دغدغه ای از دوران نوجوانی برای داشتن یک چهار دیواری نداشته باشند .

به طور حتم داشتن مسکن مناسب برای زندگی حق جوان ایرانی است اما در این راه والدین و یا خود جوان بدون همیاری دولت نخواهد توانست به آروی دیریه خود نائل شود .بدرستی مشخص نیست کشوری که امکانات و منابع مالی مناسبی در اختیار دارد چرا برای رفع مشکلات جوانان که به تنهایی قادر به رفع مشکلات خود نیستند اقدامی انجام نمی دهد و این در حالی است که دائما در هر کجایی از مشکلات جوانان و توجه به این قشر صحبت می کنند .تورم در جامعه روز به روز افزایش پیدا می کند و از سوی دیگر جوانان نسبت به زندگی نا امید تر می شوند و به طورحتم با چنین وضعیتی جوانان هرگز به خواسته های به حق خود نخواهند رسید …در جامعه ما مسئولان دائما جوانان را برای جلوگیری از فحشاء و فساد به ازدواج و تشکیل خانواده سوق می دهند در حالی فکر این را نمی کنند که با چنین وضعیتی جوانان چگونه برای ازدواج پیش قدم شوند ،

دولتمردانی که هیچ فکر اساسی برای حل مشکلات و تامین حداقل های زندگی جوانان نمی کنند چگونه از جوانان انتظار دارند که علاوه بر خود فرد دیگری را با مشکلات خود همراه کند.با وجود مشکلات مالی و اقتصادی که اکثر خانواده ها با آن مواجه هستند والدین نیز نمی توانند در همیاری و کمک به فرزندان و جوانان خود چندان تاثیر گذار باشند و به طور حتم در این میان دولت و دولتمردان باید دست به کار شوند در غیر این صورت مشکلات همچنان پا بر جا خواهد ماند.جوانی که با حقوق ناچیزخود به سختی از پس هزینه های سنگین زندگی خود و همسرش بر می آید به طور حتم توانایی پرداخت ودیعه های سنگین چندین میلیونی و اجاره های بالای صد هزار تومانی امروز را نخواهد داشت…هر سال جشن مجمع خیرین مسکن ساز برگزار می شود،

عده ای دور هم جمع می شوند و هر کدام از اهدای زمین های چند هزار متری و چک های چند میلیون تومانی حرف می زنند اما بدرستی مشخص نیست که چرا با وجود چنین هدایایی حتی ذره ای از مشکلات تامین مسکن جوانان حل نمی شود در حالی که می توان با چنین متراژهایی اقدام به ساخت مسکن هایی با متراژهای کوچک نمود.مسئولان مجمع خیرین مسکن ساز عنوان می کنند زمانی پول های خیرین را می پذیریم که بتوانیم یک حرکت و برنامه ای جامع در ارتباط با مسکن جوانان انجام دهیم در غیر این صورت یا چنین پول هایی نمی توان کار چندان بزرگی انجام داد و همیاری دولت را می طلبد در حالی که با توجه به وضعیت حاد مسکن ساخت و خانه دار شدن یک جوان نیز به طور حتم غنیمت است و نباید در این خصوص سستی کنند و امید به دولت و مسئولان بست .مشکلات تهیه مسکن در حالی در کشور بیداد می کند که این امر با توجه به اینکه طی ۱۰ سال آینده با ۵/۵ میلیون تقاضای جدید برای مسکن مواجه خواهیم بود ، تشدید خواهد شد و این در حالی است که در صورت عدم برنامه ریزی مناسب و عدم ارائه راهکاری در این ارتباط از سوی دولت ، با افزایش سن ازدواج و به تبع آن افزایش آسیب های اجتماعی در سطح جامعه مواجه خواهیم شد.

فقر و بزهکاری
آمارها نشان می دهد در حال حاضر حدود ۳۷ درصد زندانیان را قشر جوان با میانگین سنی ۲۱ تا ۲۵ سال تشکیل می دهد ، شاید یکی از دلایل این امر شبح فقری است که بر خانوادهای ایرانی و بخصوص جوانان سایه افکنده است . امروزه بسیاری از جوانان به دلیل قرار گرفتن در چرخه فقر و بضاعت مالی خانواده ها مجبور ند برای تامین نیازهای اساسی خود دست به اعمال خلاف بزنند و تا زمانی که با چنین معضلی مواجه باشیم همچنان با تشدید ناهنجاری های اجتماعی نیز مواجه خواهیم بود .
آمارها همچنین نشان می دهد ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۶۷ میلیونی کشورمان زیر خط فقر زندگی می کنند و حدود یک میلیون نفر نیز دچار فقر شدید غذایی هستند در حالی که درصد بالایی از جمعیت کشور را قشر جوان تشکیل می دهد. این در حالی است که ۵۹ درصد جوانان شاغل عنوان کرده‌اند از درآمد شغلی خود راضی نیستند و ۷۷ درصد جوانان نیز معتقدند در صورت تلاش، امکان پیشرفت شغلی برای آنها وجود دارد.

 

افسردگی، سرخوردگی و …
یک جامعه شناس درباره مشکلات جوانان می افزاید : با وجود اینکه مشکلات و عوارض فقر تمامی افراد جامعه وهمه سنین را تحت تاثیر قرار می دهد اما در این میان جوانان به دلیل روحیات حساس تر و خواسته ها و آرزوهای بسیار ، بیشتر از سایر گروههای سنی از فقر رنج می برند. سرخوردگی می تواند مقدمه بزهکاری در جوانان شود، معتقد است : جوانان برای رسیدن به آرزوها و خواسته های خود در جامعه ای که سرمایه سالار شده خود را ناتوان می بینند و این امر باعث ایجاد عقده هایی در آنان خواهد شد و آنان را به اعمال خلاف تشویق می کند.امروزه خانواده ها با درآمدی پایین تر از ۲۰۰ هزار تومان قادر به برآورده کرده نیازها و خواسته های فرزندان خود نیستند و اکثر جوانان نسبت به این امر معترضند و این امر عاملی می شود که همیشه برای عدم رسین به خواسته های خود زجر بکشند.جوانی که در میان اطرافیان خود رفاه نسبی را مشاهده می کند باعث می شود حالت حسادتی در درون او ایجاد شود و حتی باعث بروز رفتارهایی از سوی آن می شود .اکثر جوانانی که مرتکب اعمال خلاف می شوند از فقر مالی شدید رنج می برند و عمده انگیزه آنان از اعمال خلاف کسب درآمد است .

گرچه جوانانی که دارای خانواده های با وضعیت مالی مناسبی هستند نیز گرایش بسیاری به مصرف مواد مخدر دارند، اما بررسی ها نشان می دهد درصد بسیاری از نوجوانان و جوانانی که به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند جزء افراد کم درآمد جامعه هستند .

وی فقر مادی را نیز در بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان موثر می داند و می گوید : اکثر جوانان از داشتن حداقل سرمایه برای تشکیل زندگی مشترک محروم هستند و همین امر باعث افزایش سن ازدواج در جوانان شده است.بسیاری از جوانان حتی به دلیل عدم توانایی مالی و فقر شدید قید تشکیل زندگی مشترک را برای همیشه می زنند و فکر ازدواج را از ذهن خود خارج می کنند . باید برنامه ریزی های جدی تری برای حمایت از این قشر انجام شود چراکه در صورت عدم تامین بسیاری از حداقل ها ، جوانان مجبور می شوند برای ادامه زندگی و رسیدن به خواسته های خود دست به هر کاری بزنند.یک روانشناس نیز در این خصوص یکی از پیامدهای فقر و مشکلات اقتصادی را ایجاد افسردگی در میان جوانان می داند و می گوید : در اکثر مواقع فقر و مشکلات اقتصادی نیز می تواند باعث اختلالات شدید در سیستم فکری، عصبی نوجوانان و جوانان شود .

فقر از زوایای مختلف به جوانان آسیب می رساند و می تواند یاس و سرخوردگی بسیاری را در قشر جوان ایجاد کند.بالارفتن سن ازدواج که مهمترین عاملش فقر مادی است باعث به وجود آمدن یکسری جرایم اجتماعی همچون آدم ربایی و تعرض به نوامیس مردم می شود .گرچه فقر مادی و فاصله طبقاتی باعث بروز مشکلات بسیاری برای نسل جوان کشور می شود اما شاید به جرات گفت که فقر مادی یکی از عوامل مهم در جرایم جوانان محسوب می شود که این امر در افزایش جرایم و هزاران مشکل دیگر در بین این نسل تاثیر گذار خواهد بود.

…اما جوانان و شعارهای رنگارنگ
حرف از جوانان که می شود اولین چیزی که به ذهن می رسد شعارهای رنگارنگی است که مسئولان در این رابطه سر داده اند، شعارهایی که هیچ گاه به مرحله عمل نمی رسند. نگاهی به صفحه حوادث رومه ها حکایت از آن دارد فقر در بین جوانان باعث بروز اتفاقاتی ناگوار می شود جوانی که برای به دست آوردن پول دست به قتل می زند، سالهای جوانی اش را فقط برای به دست آوردن وسیله ای که او را به آرزوهایش می رساند هدر می دهد ، جوانی که برای امرار معاش خود با سختی مواجه است دیگر روحیه شادابی نخواهد داشت او هر روز و هر شب باید به مشکلاتش فکر کند و به شعارهایی که هیچ پایه و اساس عملی ندارند. مسوولان متولی امور جوانان آیا کارنامه درخشانی در زمینه حل مشکلات جوانان دارند ؟
جوانان و بیکاری
یکی از مشکلات طاقت فرسا دیگر این جامعه مشکل جوانان و بیکاری عنوان می شود.
این مشکل اثر سوئی بر روی پیشرفت جامعه و فرهنگ ان می گذارد زیرا در جامعه امروزی نهادینه شده است و متاسفانه به صورت یک امر عادی که هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی را به دنبال خود معطوف نمی کند به قول معروف دیگر جوانان سر شده اند. براستی چرا؟
چرا سعی و تلاشی برای بهبود این وضعیت در جامعه پیش نمی اید و فقط به شعار دادن بسنده می کنند؟ بیاییم سر خودمان گول نزنیم و برای خارج کردن این مشکل از هرم مشکلات میزه گرد های اساسی با عاملان و افراد مربوطه گفتگو شود و همچنین تاکید بر این موضوع مهم.

بیکاری تاثیر زیادی بر روی عواملی مثل فحشا و بزهکاری و غیره در جامعه میگذارد. کار کردن جوهر مرد است و وسیله ای برای امرار معاش است وقتی نباشد انسان به دنبال کارهایدیگر برای امرار معاش می رود که ممکن است خلاف قانون باشد.مثل ی و باج گیری و غیره.
شما هر روز شاهد حوادث بخش رومه هستید و این مشکل را می بینید و می خوانید. چرا؟

باید شرایط برای استخدام یک مقداری ساده تر ولی منطقی تر باشد. افرادی با کارائی و اثربخشی کامل و نه پارتی بازیبرای استخدام یک سری افراد بی تخصص و راحت طلب که شایستگی ندارند و فقط فکر حقوق بالای اخر ماه هستند.کار کردن عیب و عار نیست خانم ها هم می توانند کار کنند فقط باید شرایطی مطمئن برای انان ایفا شود و یک مقدار ظرفیت انسانی مان را اقزایش دهیم. دیدمان را عوض کنیم.باید کمی بیشتر فکر جوانان سالم و با انگیزه کشورمان باشیم این جوانان سرمایه های کشور هستند و نباید فقط موقع جنگ تحمیلی یا غیر تحمیلی به فکر انان باشیم ان هم فقط برای جنگیدن.بیکاری مشکل اساسی جوانان است و همچنین زیر شاخه مشکلات دیگری مثل ازدواج و امرار معاش و غیره . راستس با این قشر تحصیل کرده بیکار چه باید کرد؟

باید فکر این گروه هم باشیم و انقدر ارزش تحصیلات اینها و فرهنگ دانشگاهای کشور را زیر سوال نبریم.باید تجربه انان که سن کاریشان تمام شده و بازنشسته میشود را به جوانان منتقل کرد و نه به پارکهای دور و اطراف و باید به جوانان اطمینان کرد و نه اینکه از انان فرار کنیم و نیروی جوان را به استخدام در نیاوریم ان هم استخدام های سست و بی پایه الان مثل قراردای و دائمی و غیره.براستی چرا اقازادها چنین مشکلات جامعه را لمس نمی کنند؟ بیکاری باعث ضعیف شدن بنیه علمی کشور و ترک تحصیل و روی اوردن جوانان به کارهای ازاد و مسافرکشی وغیره. چرا؟باید سرمایه ملی را اشتغال زایی کرد و این درصد وحشتناک بیکاری را به خود اختصاص ندهیم.امروزه اولین مشکل فکری جوانان کار است.اینها درد دلی بود از یکی از مشکلات جامعه امروزی البته با راه حل هایی به طور خلاصه با امید حمایت های مردم و دولت برای حل این مشکل. هرگونه کپی ممنوع

    


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انواع کانکس فروشگاه خرید پیامکی مرجع تحلیلی سئو حرفه ای مقالات طراحی سایت فروشگاه آنلاین clubb222 شرکت بازرگانی صادرات و واردات